شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

سیب همانند معرفت است
سیب همانند حقیقت است
سیب همانند محبت است
سیب میوه صبر است
سیب میوه آن هنگام است که تو ناز می خری و صبورانه با تمام احساس درد را در آغوش می کشی...
که هماره البلاء للولاء بوده و هست...
سیب میوه ولایت است...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

آقاپسر(۳)

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۳۵ ب.ظ

...دو مطلب قبلی رو خوندید؟

یه مقدار وضعیت آقاپسر بهتر شده. داره اهمیت برنامه ریزی رو درک میکنه. اما متوجه شدم نداشتن مداومت و نبود سیستم منظم و برنامه ریزی شده، نمیذاره نظم پذیری آقاپسر بالا بره. برای همین برای خودم و همسرجان هم برنامه روزانه و هفتگی و ماهانه تعریف کردم. البته برنامه روزانه همسرجان برای خودشون تعریف شده بود.منظور برنامه هایی بود که در سیستم(خانواده چهارنفره ما) تاثیر میذاشت؛ مثل وقت شام، یا وقت خواب. راستش متوجه شدم که عنصر نامطلوب سیستم خودم و همسرجان هستیم.😨😲😅

امور ماهانه مثل خرید از فروشگاه یا کوتاه کردن موها(برای آقاپسر). یه سری از امور هفتگی هم مثل خرید میوه و سبزی از تره بار، یا پختن کیک یا ژله برای بچه ها(آشپزی های ساده به تخلیه استرس در بچه ها کمک میکنه. و بچه ها توی هفت سالگی استرس های زیادی رو متحمل میشن).

به خاطر این که مدیریت همه این امور با خودم بود، امور شخصی من و امور خانوادگی خیلی در هم تنیده ست. سختی کار من اینه که مثل درخت شدم. دیگه شاخه نیستم.حرکت من باعث حرکت همه شاخه ها میشه. این مسئله رو کنار این نکته بذارید که هنوز بدنه این درخت قوی نشده!


هنوز ادامه داره...

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۲۵
سیب

نظرات  (۶)

سلام
این «محور» شدن تو زندگی متاهلی پدیده ی جالب و سختیه
هر رفتار تو به توان چند میرسه و اثرش هم...
واقعا باید خیلی بیشتر خود را ساخت....
ان شاءالله خدا کمکت کنه و موفق باشی
پاسخ:
سلام
چندین بار شده به همسرجان گفتم:وقتی میگی باهم بریم فلان جا...منظورت دونفره نباشه.من سه نفرم! یعنی وقتی باهات همراه بشم ما دو نفر نمیشیم؛چهار نفر میشیم. 

خیلی سخته و من هنوز خیلی نحیفم!
دعا کنید!
"...مثلِ درخت شدم. دیگه شاخه نیستم"
چه تعبیر قشنگی... :)

ان شاء الله که قوی باشید همیشه
پاسخ:
دعا کنید.
ممنون
چرا من حس می‌کنم خیلی سخت‌گیر هستید؟! :|
پاسخ:
در مورد آقاپسر؟
۲۶ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۷ خونه مادری
 امور شخصی من و امور خانوادگی خیلی در هم تنیده ست. سختی کار من اینه که مثل درخت شدم. دیگه شاخه نیستم.حرکت من باعث حرکت همه شاخه ها میشه. این مسئله رو کنار این نکته بذارید که هنوز بدنه این درخت قوی نشده!


نکته جالبیه
مثل این جمله است : اللهم صل علی فاطمه و بابیها و بعلها و بنیها
یعنی زن محور خانواده است (توی بیان عناوین خانودگی رو برای تاکید این نکته گفته)
پاسخ:
والله موقع نوشتن اصلا این نکات توی ذهنم نبود. فقط حسم رو گفتم...

خدا رو شکر...واقعا خدا رو شکر.
دعا کنید بدنه این درخت هرروز بیشتر شبیه مادرش بشه...
سلام مومن. جزاکم الله خیرا


مادر بودن همینه دیگه...

البته به نظرم پدر خانواده اون درخته و مادر، ریشه است...

خلاصه که همیشه پای یک زن در میان است(لبخند)


عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم.
مادر بودن سخته...البته پدر بودن هم اگر واقعا اجرا بشه سخته...فوق العاده سخته!

حالا به نظر من بر عکسه... پدر ریشه ست. چون پدر تامین میکنه، مادر پرورش میده. مثال نازل این حرفم اینه که پدر مایحتاج خانواده رو تامین میکنه،اما مادر این مایحتاج رو به صورت غذا یا لباس یا وسیله استفاده میکنه و برای هرکس قابل استفاده میکنه.
پدر به خانواده و مادر ثبات میده. جایگاه خانواده رو پدر تعیین میکنه....خیلی چیزای دیگه هست که باعث میشه فکر کنم پدر ریشه ست...

سلامت باشید.ممنون

علی علیه السلام یارتون.
۲۸ بهمن ۹۶ ، ۰۲:۰۵ پلڪــــ شیشـہ اے
:) چه تلنگر خوبی. ممنون از شما
پاسخ:
خواهش.
صرفا یه اشتراک گذاشتن تجربه ست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی