شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

سیب همانند معرفت است
سیب همانند حقیقت است
سیب همانند محبت است
سیب میوه صبر است
سیب میوه آن هنگام است که تو ناز می خری و صبورانه با تمام احساس درد را در آغوش می کشی...
که هماره البلاء للولاء بوده و هست...
سیب میوه ولایت است...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

حالم خوب نیست!

چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ق.ظ


در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه روزی تأسیس کردند.


 در این مرکز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌کردند. مدّت یک سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت 

و آزمایش‌های مختلف کمی و کیفی بر روی آنان انجام گرفت. 


در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰گرم غذا می‌خورد. 


پس از یک سال به تدریج و آگاهانه شایعه کردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممکن است غذا به لحاظ کمی و کیفی جیره‌بندی شود. 



شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰گرم به ۱۲۰۰گرم افزایش یافت. 

هنگامی که عملاً جیره‌بندی را آغاز کردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰گرم به 1500گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند که در شبانه روز بیش از ۵کیلوگرم غذا می‌خوردند. 


دلیل افزایش مصرف این بود که نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.


هنگامی که مرکز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یکدیگر تعارف می‌کردند

 و نسبت به یکدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیکوکاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی که شایعۀ کمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یکدیگر کمتر شد. 


در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان کمرنگ گشت.


آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستانۀ اخلاق و تحمل  را در هر جامعه ای کاهش می‌دهد. 


به طور مثال، در جامعه‌ای که همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، کارشکنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. کمتر است.


 به طور کلی در جامعه‌ای که نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌کنند.


پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد. 

اخلاقی زیستن نیاز به آرامش دارد


+ این متن رو توی یه گروه تلگرامی خوندم. زیرش نوشتم:


اخلاقی زیستن نیاز به "خدا رو رزاق دونستن" داره...در این صورت هیچ آینده ای مبهم نیست.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۱۸
سیب

نظرات  (۵)

همون که گفته! نیازهای اساسیِ انسان تامین بشود!
میشه؟!
پاسخ:
حالت ایدآلش اونه.
اگر با سرفه همراهه قرص گیاهی لیکوفار خیلی عالیه...من همه ی داروهای مربوط به گلو رو خوردم و انگار نه انگار فقط همین قرص آرومم کرد
شبا میزاشتم رو زبونم تا صبح سرفه نمیکردم
پاسخ:
سرفه ندارم.فقط عفونته. ضعف بدنی شدید دارم.
برسم استراحت کنم خوب میشم.
فقط موندم اگه جیره بندی عملی بوده اینا چجوری بیشتر گیرشون میومده :/ تا ۶ برابر حتی :| 
اخلاقی زیستن نیاز به....
یه جمله نوشتم پاک کردم
پاسخ:
نه دیگه...مدرسه یه جور محیط آزمایشگاهی بوده.براشون جیره بندی کردن اما هی جیره رو افزایش میدادن.
مقدمه درسته. انسان این حالت رو بروز میده در زمان قحطی ولی نتیجه گیریش کامل نیست.
۱۸ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۵ حصار آسمان
بلی ولی وقتی همه چیز گل و بلبل باشه که درست زندگی کردن کاری نداره. اصل اونه که توی اوج سختی ها انسان بمونی
سلام
یه شلغم (نسبتا بزرگ) بردارید و بشوریدش...
سرش (اون قسمت که شبیه دم هست) رو ببرید و وسط شلغم رو خالی کنید (یه چاله یا استوانه به قطر حد اقل دو سانت ، الی سه سانت) بعد یه قاشق مربا خوری عسل بریزید توی اون سوراخی که ایجاد کردید... اگر عسل نداشتید یه تکه نبات... اگر نبود یکی دو قاشق شکر بریزید...

بعد اون شلغم رو بذارید توی یه استکان و اون استکان رو بذارید یه جای نسبتا گرم (مثلا کنار بخاری یا شوفاژ) حدود 5 ساعت بمونه... 
آب شلغم کشیده میشه به سمت انتهای اون سوراخ و با اون عسل ترکیب میشه... 
بعد از 5 ساعت یک مایع شیرین درست میشه اون رو بخورید... حدود یکی دو قاشق غذا خوری میشه...
روزی دو الی سه بار این مایع شیرین رو بخورید...
هم عسل و هم آب شلغم از قوی ترین آنتی بیوتیک های طبیعی هستن

میتونید شلغم رو هم توی آب بجوشونید و بخورید منتها آبی که شلغم توش میجوشه رو هم حتما بخورید... یه آب تقریبا زرد رنگی میشه بعد از جوشیدن شلغم...
اثر اون آب کمتر از خود شلغم نیست چه بسا اثر بیشتری هم داشته باشه...
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون. راست میگید!شغلم خیلی خوبه. من اوتقدر به خاطر باد دار بودن از یه سری چیزا پرهیز کردم کلا یادم رفته بود. حقیقتش به خاطر این که به دخترم شیرم میدم نمیتونم شلغم یا پیاز یا هرچیز باد داری رو مصرف کنم.

اما عسل رو حتما استفاده میکنم. راستش اصلا درست وقت نمیکنم غذا درست کنم یا بخوابم. خیلی کرام زیاد شده یهویی...
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی