تنهایی سیب
چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ق.ظ
گاهی فقط باید بپذیریم که تنهاییم...
معلق در بین آسمون و زمین...
مثل جوجه ای که مادرش اون رو رها کرده تا پرواز یاد بگیره...
تا زمانی که دائم چنگ بزنیم و تکیه کنیم به جایی که جایی نیست، هیچ جایی نداریم! همیشه تنهاییم و سرگشته...
اما زمانی که پذیرفتیم که هیچ جایی برای تکیه کردن نیست؛ بال می زنیم...
اون زمان دیگه تنها نیستیم...
گاهی باید فقط قبول کرد که تنهایی و تعلیق یه بخش از رشده...
گاهی باید فقط ذکر "یا انیس من با انیس له" رو با تمام وجود گفت و باور داشت که اون همون کسیه که گفته: هو معکم اینما کنتم...
گاهی هیچ دوستی اندازه تنهایی برای راه همراه نیست...هرچند الرفیق ثم الطریق...
۹۶/۰۷/۱۹
+ منظورم اینه که انسان در سیر رشد خودش ذاتا تنهاست و تعلقات و ارتباطاتش اتفاقا مانع رشدشن!!! :))