شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

دست دراز می کنم و می چینم...

شاخه سیب

سیب همانند معرفت است
سیب همانند حقیقت است
سیب همانند محبت است
سیب میوه صبر است
سیب میوه آن هنگام است که تو ناز می خری و صبورانه با تمام احساس درد را در آغوش می کشی...
که هماره البلاء للولاء بوده و هست...
سیب میوه ولایت است...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

بچه بودیم...

شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۵:۵۲ ب.ظ

...ده سالم بود. با خواهر و برادرام یه شب خواستیم خیار شور بخوریم. اون شب شاید نفری دو کیلو خیار شور خوردیم. مادرم به ما گفت: آب بخورید بچه ها! آب نخورده نخوابید! 

ماها پیش خودمون گفتیم مگه چی میشه؟ و از اونجایی که از بچگی به علوم تجربی علاقه داشتیم؛ آزمایش کردیم. ولی یکی نبود بگه آخه بچهههه،! آدم روی خودش آزمایش میکنه؟

...هیچی دیگه. صبح که بیدار شدیم، حالمون خررااااابببب. حالت تهوع داشتیم؛ چشمامون اندازه وزغ باد کرده بود اما پلکامون از هم باز نمیشد؛ شکم مثل این اتیوپی ای ها ورم کرده بود و از دل درد نمیتونستیم صاف بایستیم. و به این قبله محمدی قسم اصلا اغراق نمیکنم!

دیگه ما مجبور شدیم نفری یک و نیم پارچ آب بخوریم تا تای بدنمون باز شه! آب لازم داشتیم...آب! آب نه ها...آب!

امروز عصر یاد این خاطره م افتاده بودم، هی می خندیدم.


بعضی چیزا کمش خوبه زیاد بشه، سختمون میشه. باید آب بخوریم تا سختیش از بین بره...


وقتی حال بد پیدا میکنم، بودن بچه هام خیلی خوبه!

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۲۸
سیب

نظرات  (۶)

بچه خوبه 
کاش همیشه بچه بمونه 
کاش ما هم همیشه بچه می موندیم 
:(( آه قلبم!

پاسخ:
چی چی رو کاش همیشه بچه بمونه؟ پدرم در اومده... امروز صبح تا حالا خانوم کوچولو نذاشته یه لیوان آب راحت بخورم. میذارمش روی زمین با گریه دنبالم شروع میکنه خزیدن..شلوارش از پاش در میاد...یکمم که سرماخورده تا یه کوچولو گریه میکنه آب دماغش در میاد...صداشم گرفته ایضاً. دیگه هیچی دیگه وجناتش به من این جور القا میکنه که مادر نالایقی هستم. منم برای این که با اون وجنات مواجه نشم، بغلش میگیرم. وقتی هم بغلش میکنم هیچ کاری از دستم بر نمیاد. این فقط یه روز منه.
حالا بازم میگی کاش بزرگ نشن؟ بزرگ شن برن پی کارشون دیگه...
مثلِ من :))
کلاً عادت داشتم روی خودم انواعِ آزمایش‌ها رو انجام بدم.
فقط خربزه با عسل نخوردم :|
پاسخ:
خخخخ
من اونم خوردم. البته نمیدونم چی بود که هیچ اثری نداشت... ولی خربزه خالی نفسم رو بند میاورد از هیجده سالگی به بعد... تقریبا خربزه نمیخورم.
۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۵۸ پلڪــــ شیشـہ اے
چه کار خطرناکی. 
:/ یاد قیافه مهدی افتادم.اون موقع که بیماری کلیه اش عود کرده بود.

+ بچه های بهشتی :))
من کوچیک که بودم، همیشه چندتا خیارشور کوچولو تو جیبم بود شبا موقع خواب. یواشکی میخوردمشون. :))) 
پاسخ:
کبریت بازی هم میکردیما!

خب به کلیه هامون فشار اومده بود دیگه...

خیارشور جیبی...خخخخ
مثل کتاب جیبی!خخخخخ
نخ و پرز بهش نمیچسبید؟
آخه بچه ها بزرگتر که میشن مسائلشون که از بین نمیره 
ولی تو کودکی مسائلشون شاید حجیم باشه اما بزرگ نیست 
و دوست داشتنی هستن و قابل تحمل 
خودشونم نمی فهمن و این را من گفتم کاش  بزرگ نمیشدیم 
مسائلمون بزرگ شد 
پاسخ:
ببین اگه کوچیک موندن مسائل بچه ها به منزله رشد نکردنشون باشه باعث دلسردی میشه.
اصولا آدم رشد رو دوست داره و دوست داره کسایی که دوستشون داره رشد کنن. 

مسائلمون بزرگ شده.قبول دارم ولی قدرتمون هم زیاد شده. آدم فراموش میکنه.حافظه عاطفیش رو از دست میده وگرنه همین دندون در آوردن درد و زحمت زیادی برای یه بچه داره که شاید با بزرگترین دردهای ما آدم بزرگا قابل قیاس باشه.
۲۸ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۱۵ پلڪــــ شیشـہ اے
بله برای همین گفتم یاد داداشم افتادم. چون اون ادم به خاطر کلیه است :))
آخ آخ کبریت :))))

نمیدونم.فکر نکنم اصلا به پرز و اینا میرسید.فرتی میخوردمشون. خیلی فسقلی بودن.
پاسخ:
اصلا آتیش و کبریت داستان داره...هنوزم شکل شعله آتیش رو دوست دارم. رنگش منو میگیره..خیره میکنه منو...واقعا راحت نمیتونم چشمم رو از آتیش بردارم. یه بار داستان آتیش بازیامو میگم..
حالا به وقتش...
سلام 
بعضی چیزا کمش خوبه زیاد بشه سختمون میشه و...
موافقم 
نه فقط تو خورد و خوراک و خوردن حتی تو زندگی.
ولی بعضی چیزا رو نمیشه با آب حل کرد و سختیشو از بین برد.
این جمله تون چقدر دوست داشتم ‌‌.
ممنونم

پاسخ:
سلام :)
توی تمام شئونات زندگی کاربرد داره...و حد تعادل رو عقل مشخص میکنه...
بعضی وقتا آب توبه لازمه...بعضی وقتا آب علم...خلاصه یه جوری باید روح رو ترمیم کرد ولی همیشه یه چیزی پاک و پاک کننده هست...

من از شما ممنونم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی